سقوط نسبی برتری و هژمونی امریکا چکیدهبا وجود پیشرفت های اولیه، در دهه 1980 فلاسفه رئالیست نظر دیگری داشته و مشخصا تحت تاثیر کتاب " ظهور و سقوط قدرت های بزرگ" پل کندی قرار گرفتند. تاکید بعدی بر روی فعالان دولتی و قدرت های نظامی به عنوان یک روند اصلاحی برای گرایش WST به منظور تمرکز بر روی نیروهای بازاری بود. از طرف دیگر، گزارش های رئالیست ها در مورد زوال امریکا، که قبلا بیان شد، به شدت توسط تمایلاتی برای تعریف برتری به عنوان یک استیلا در قدرت تحریف شد، و بر مبنای تعریف عملیاتی به عنوان یک عرضه کننده کالاهای عمومی نمی باشد؛ تا تمرکزش را بر روی ملت های مجزا به جای نظام جهانی مناطق مرتبط به هم قرار داده؛ و مد نظر قرار دادن علم اقتصاد به عنوان یک فاکتور بوده، اما هرگز به عنوان یک سیستم نمی باشد. برای مثال، سرمایه داری در کتاب کندی بی معنا و بی مفهوم می باشد.